مروری بر مباحث گذشته
بحث ما راجع به ماه مبارک رمضان بود که عرض کردم این ماه، ماهی است که عبد قرآن را که کلام رب است، بازگو میکند و ماه دعا یعنی سخن گفتن عبد با رب است که آن هم دارای آداب و شرایطی است. دو نوع دعا داریم: ادعیه مأثوره و غیرمأثوره و بحث ما در ادعیه غیرمأثوره بود.
این مسئله را مطرح کردیم که دعا به خودی خود مؤثر است، اما عواملی وجود دارند که بر روی اجابت دعا تأثیرگذار هستند؛ هم برخی از اعمال مؤثر را مطرح کردیم، از قبیل روزه، وضو، نماز و ... هم زمانهایی را در باب شبانهروز بحث کردیم و بعد هم در بین ایام هفته روز خاص و شب خاص را گفتیم.
تأثیر زمان نماز و عمل آن
حالا یک بحثی در دعا مطرح است که ما در روایاتمان داریم و من اینها را به دو دسته تقسیم میکنم. با بررسی روایات میبینیم که در اینها چند احتمال مطرح است. یکی اینکه احتمال دارد در این روایات "زمانِ خاص" برای اینکه در اجابت دعا مؤثر است، هدفگیری شده باشد، یا "عملِ خاص" و یا هر دوی اینها که من اینها را توضیح خواهم داد.
پیغمبر اکرم فرمود: إذا أُذِّنَ بالأذان فُتحَتْ أبوابُ السَّماءِ واستُجیبَ الدُّعاءُ آنگاه که اذان گفته میشود دربهای آسمان، باز میشود و دعا به اجابت میرسد.
احتمالات سهگانه
در اینجا من سه تا احتمال را مطرح میکنم؛ یک، اینکه ممکن است نظر روایت، به عامل زمان باشد. یعنی میخواهد عامل زمان را مطرح کند. اذان در زمانی گفته میشود که مردم باید نمازهای فریضه را انجام دهند و اوقات فرائض هم اوقات خاصی است. یعنی زمانی که انسان میخواهد نمازهای واجب را بخواند، با اذان اعلام میشود که وقت خواندن نمازها فرا رسیده است.
وقت نمازها هم مشخص است؛ طلوع فجر، زوال شمس، مابین ظهر و عصر و هنگام غروب. در جلسات گذشته همه اینها را تقریباً بررسی کردیم؛ هم طلوع فجر را گفتیم، هم زوال شمس را. ممکن است که این مطلب مورد نظر روایات باشد که آنچه به عنوان عامل تأثیرگذار مطرح است، عامل زمان ـ این زمانها ـ باشد.
احتمال دیگر این است «نفس عمل اذان» در اجابت دعا مؤثر باشد. همانگونه که در باب روزه و وضو و دیگر اعمال قربی و خیرات گفتیم که اینها روی دعا مؤثر است، ممکن است اذان گفتن هم ـ خودش ـ مؤثر باشد. این هم احتمال دوم؛ اما احتمال سوم این است که هر دوی اینها، این مجموعه "زمان و عمل" بر روی دعا مؤثر باشد. هیچ مشکلی هم پیش نمیآید که مسئله اینطور باشد. چون ما در روایات دیدیم که هم بر روی زمان تأکید شده است و هم بر روی عمل.
فرار شیطان از صدای اذان
روایت دوم دوباره از پیغمبر اکرم است که: «قال رسول الله (ص): إذا نُودِیَ بِالصَّلَوۀِ أدْبَرَ الشَّیطانُ فِی مَا بَیْنَ الزَّوحَاءِ حَتَّی لایَسْمَعَ صَوتَ التَّأذینِ وَ فُتِحَتْ أبْوَابُ السَّمَاءِ وَ أبْوَابُ الجَنَانِ وَ أُستُجیبَ الدُّعَاءُ» (کنز العمال، 7، 692) حضرت فرمود: وقتی که صدا به نماز بلند میشود ـ که این ندای به نماز، همان اذان است ـ شیطان از آن شخص فرار میکند و فاصله میگیرد، فاصلش هم تا «زوحاء» است؛ یک محلی بین مکه و مدینه است و فاصلهاش هم دهها کیلومتر است، تا صوت اذان را نشنود، «حَتَّی لایَسْمَعَ صَوتَ التَّأذینِ». بعد حضرت فرمودند: در این هنگام دربهای آسمان و بهشت باز میشود و دعا هم مستجاب است.
باز شدن درهای آسمان هنگام اذان
روایت دیگر، « إذَا کَانَ عِنْدَ الأذَانِ فُتِحَتْ أبْوَابُ السَّمَاءِ وَ اُسْتُجِیبَ الدَّعَاءُ وَ إذَا کَانَ عِنْدَ الإقَامَۀِ لَمْ تُرَدْ دَعْوَۀً» (کنز العمال، 2، 108) پیغمبر اکرم فرمود: هنگام اذان که میشود همان تعبیر، دربهای آسمان باز میشود، دعا مستجاب. و «عند الإقامۀ» دعا رد نمیشود، اینجا اقامه اضافه شد. من یک نکتهای است البته این نکته ادبی است میگویم برای آن کسانی که اهلش هستند. این دو روایت چون درش إذای زمانیه به کار رفته چه بسا ظهورش در زمان بیشتر باشد، «إذا کان» هر دوتای آنها، آنجا هم «إذا نودی» تعبیر شده است.
روایت دیگر، از پیغمبر اکرم است که فردی از ایشان سؤال کرد: «إنّ رجُلاً قالَ: یَا رَسُولُ اللهِ (صَ): إنَّ المُؤذِّنِینَ یَفضُلُونَا؟» آیا کسانی که اذان میگویند، بر ما برتری دارند؟ حضرت فرمودند «فَقَالَ رَسُولُ اللهِ قُل کَمَا یَقُولُونَ» تو هم همان چیزهایی که آنها میگویند را بگو اذان را حکایت کن « فَإذَا انْتَهَیْتَ فَسْئَلْ تُعْطَهَا»(کنزالعمال، 7، 699) وقتی که تمام شد از خدا درخواست کن که به تو عطا میکند. این روایت، خودِ اذان را مؤثر دانسته است. بحث، بحث زمان نیست بلکه عملِ اذان گفتن مطرح است. در آخر بحث من میخواهم جمعبندی کرده و بعد هم یک توصیه کنم.
دعای بین اذان و اقامه رد نمیشود
در روایاتی از پیغمبر اکرم آمده است که حضرت فرمود: «لایُرَدُّ الدُّعاءُ بَیْنَ الأذانِ و الإِقامَۀِ» (المغنی، 2، 251) وقتی انسان اذان گفت، اگر بین اذان و اقامهاش دعا کند، دعایش رد نمیشود. در یک روایت دیگر که خیلی روشنتر است، اینطور آمده است که « الدُّعَاءُ بَینَ الأذانِ وَ الإقامۀِ مُسْتَجَابٌ فَادْعُوا». ( کنزالعمال، 2، 103) دعا در بین اذان و اقامه مستجاب است پس دعا کنید! البته به شما بگویم که من از میان روایات، چند روایت را به صورت نمونه انتخاب کردهام.
از این مجموعه به دست میآید که اولاً «زمان» خودش در باب تأثیر گذاری بر روی دعا، مدخلیّت دارد، ثانیاً این دو عمل ـ اذان و اقامه ـ هم مدخلیّت دارند. حتی در این دو روایت آخر که به دعا کردن بین این دو عمل سفارش فرموده بود، روی عمل تکیه میکند. یعنی وقتی میفرماید: بین این دو عمل اگر دعا کنی، دعا مستجاب است؛ دیگر بحث زمان مطرح نیست و آنچه اثر دارد عمل است.
تذکر؛ بحث راجع به دعای غیر مأثور است
من یک تذکر بدهم یک وقت اشتباه نکنند، آنهایی که اهلش هستند، من «دعای مأثور» را بحث نمیکنم. دعاهای وارد شده در باب مسأله اذان و اقامه گفتن و اینکه بین آنها چه بگو، اینها هیچکدام مورد بحث من نیست. بحث من «دعاهای غیرمأثور» است. اشتباه نکنید! میگوید: دعا کن! نمیگوید چه بگو. دعای مأثور معنایش این است که او به تو میگوید این را بگو. خواستهات این باشد.
مثلاً در باب وضو داریم که وقتی آب را روی صورتت میریزی، بگو: «اللهم بیِّضْ وَجْهِی....» آب را که روی دست راستت میریزی، بگو: «اللهمَّ أعْطِنِی کِتابِی بِیَمِیِنِی ....» دست چپ را که میشوری، بگو: «اللهمَّ لاتُعْطِنِی کِتابِی بِیَسَارِی ...» آنها دعای مأثور است. من در مورد آنها بحث نمیکنم. اینها بحث جدایی دارد و من بحثم دعاهای غیرمأثور است، یعنی حاجتهایی را که خودم دارم، از خدا بخواهم. بحث ما اینها است. یک وقت اشتباه نکنید.
از این فرصتها استفاده کن
این روایات اینها همه نگرششان به همین دعاهای غیرمأثور و حاجاتی است که بنده دارد. میگویند هم از نظر زمانی، هم از نظر عملی، از این فرصتها استفاده کن. تو که داری اذان میگویی، حاجتت را هم از خدا بخواه. تو که اذانت را گفتی و بعد میخواهی اقامه بگویی و نمازت را بخوانی، بین اذان و اقامه یک حاجت بخواه. مطلب را خیلی ساده کردم.
رحمت واسعه حق تعالی یک مداری را برای اجابت دعای بندگان باز میکند که هم مرتبط با زمان است و هم مرتبط با عمل است. نگاه کنید. این «فتحت»ها را خوب توجه کنید من اینها را از خودم نمیگویم. همه این مطالب در روایات است که دربهای رحمت و فضل خدا در این زمانها و با این کارها باز میشود. وقتی که شما در این زمانها قرار میگیرید یا این اعمال را برای خدا انجام میدهید، از این موقعیت پیش آمده استفاده کنید! بهرهگیری کنید! از آنهایی نباشید که غفلت دارند. غفلت نکنید و از این موقعیتها استفاده کنید! این روایات دارد موقعیتهایی را بیان میکند که در آنها، فضل و رحمت واسعه حق تعالی بر بندگانش، گسترش پیدا میکند. هم زمانی آن را میگوید و هم عملیاش را.
توسعه دایره رحمت حق، برای اینکه تو دعا کنی
موقعی که شما این کارها را میکنید، برای خدا انجام میدهید دیگر!؟ اذان که میگویی که برای شیطان که نمیگویی؟ چون شیطان فرار میکند؛ اینطور که در روایت گفته در روایت بود، شیطان فرار میکند و فاصلهاش هم با آدم، دهها کیلومتر است. تو این اذان را برای خدا میگویی؛ خدا هم درب فضل و رحمتش را بر تو باز میکند؛ از این موقعیت استفاده کن!
لذا از نظر موازین معرفتی ما هیچ مانعی نیست که هر دو عامل ـ چه زمانیاش باشد، چه عملیاش باشد ـ بر دعا مؤثر باشد. قبل از عمل، بعد از عمل، وسط عمل و در این زمانها دعا کردن وارد شده است. ببین کجاها را گرفته است. اینقدر توسعهاش داده است که تو از او حاجتت را بخواهی. این موجب میشود که خدا دعایت را به اجابت برساند.
اوقات نماز بهترین ساعات است
اینها یک دسته از روایات هستند ولی یک دسته دیگر از روایات داریم که اینها را میشود دو چهرهای تعبیر کرد. «قالَ رسولُ اللهِ (صلّی اللهُ علَیهِ وَ آلِه وَ سَلّمَ): وَ ارْفَعُوا إِلَیْهِ أَیْدِیَکُمْ بِالدُّعَاءِ فِی أَوْقَاتِ صَلَاتِکُمْ فَإِنَّهَا أَفْضَلُ السَّاعَاتِ» در اوقات نمازهایتان، دستهاتان را به دعا کردن و درخواست کردن، به سوی خداوند بلند کنید.
اینجا اشاره به اوقات نمازهای فریضه است. حضرت در ادامه ویژگی اوقات را بیان میکند. «یَنْظُرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِیهَا بِالرَّحْمَةِ إِلَى عِبَادِهِ یُجِیبُهُمْ إِذَا نَاجَوْهُ وَ یُلَبِّیهِمْ إِذَا نَادَوْهُ وَ یُعْطِیهِمْ إِذَا سَأَلُوهُ وَ یَسْتَجِیبُ لَهُمْ إِذَا دَعَوْهُ» ( وسائل الشیعه، 10، 313) خواستههایشان را میدهد چه به طریق مناجات باشد، چه به طریق ندا باشد، چه دعا باشد. این روایت در عامل زمانی ظهور دارد.
دعا در «وقتِ نماز» و دعا «قبل و بعد از نماز»
روایتی از امام باقر (ع) است که: «الْمَسْأَلَةُ قَبْلَ الصَّلَاةِ وَ بَعْدَهَا مُسْتَجَابَة» (بحارالانوار، 82، 325) دعای پیش از نماز و بعد از نماز مستجاب است. در اینجا حضرت، «عمل» را مطرح کردهاند. میخواهی از خدا درخواست کنی؟ چه وقت دعا کنی بهتر است؟ قبل از نماز و بعد از نماز بهترین زمان است. همان وقتی که ایستادهای و میخواهی نماز بخوانی، زود دعا کن. فرصتطلب باش! بیا از این فرصت استفاده کن! فرصت طلبی همین را اقتضا میکند، آدم عاقل و کسی که به خدا اعتقاد دارد اینطور است.
امام صادق فرمود: «عَلَیْکُمْ بِالدُّعَاءِ فِی أَدْبَارِ الصَّلَوَاتِ فَإِنَّهُ مُسْتَجَابٌ» ( وسائل الشیعه، 7، 66) بعد از نماز. بر شما باد که دعا کنید و مستجاب است. نگاه کنید! من این دو روایت را به ترتیب خواندم؛ اولی بحث زمان بود و دومی بحث عمل. روایت سوم را که میخوانم هم در مورد زمان است، هم در مورد عمل. این روایت از امام صادق (ع) است که: «إِنَّ اللَّهَ فَرَضَ عَلَیْکُمُ الصَّلَوَاتِ الْخَمْسَ فِی أَفْضَلِ السَّاعَاتِ فَعَلَیْکُمْ بِالدُّعَاءِ فِی أَدْبَارِ الصَّلَوَاتِ» (وسائل الشیعه، 6، 431) همانا خداوند نمازهای پنجانه را در بهترین ساعات بر شما واجب گردانیده است، پس بر شما باد به دعا کردن بعد از نمازها.
سفارشِ دو قبضه
بخش اول روایت اشاره به زمان دارد که فرمود: «إِنَّ اللَّهَ فَرَضَ عَلَیْکُمُ الصَّلَوَاتِ الْخَمْسَ فِی أَفْضَلِ السَّاعَاتِ» خداوند، نمازهای پنجگانه را در بهترین اوقات، بر شما واجب کرد. پس معلوم میشود «زمان» خودش فضیلت دارد. در بخش دوم که داشت: «فَعَلَیْکُمْ بِالدُّعَاءِ فِی أَدْبَارِ الصَّلَوَاتِ» بحث «عمل» را پیش کشید. گویی این روایت یک سفارشِ دو قبضه است. «بهترین ساعات» عامل زمانی است و «بهترین عمل» ـ نماز ـ عامل عملی است.
پس از این موقعیت استفاده کن. وقتی اول وقت به نماز ایستادی، زمان اجابت دعا است. نمازت که تمام شد هم، هنوز وقت، وقت اجابت دعا است. نماز خودش عامل دیگری است که دعایت مستجاب شود. هر عامل به تنهایی بر دعای تو اثر میگذارد، چه رسد به اینکه دو عامل در کنار هم باشد. ببین اگر اینها با هم جمع شوند، چقدر اثر میگذارد. من دیگر نمیرسم همه روایات را بخوانم، چون روایات خیلی زیاد است، شاید من از این روایات بین ده تا بیست روایت دیدم.
حال داعی در این زمانها متوجه خدا است
اما آن چیزی که در همه اینها سریان دارد و مشترک است، بحث «حالت داعی» است. موقعی که اذان میگوید، برای شیطان که ـ نعوذبالله ـ اذان نمیگوید، برای خدا میگوید؛ آن حال توجه مؤذن به خدا است که او را برای دعا کردن مهیا کرده و دعایش را تقویت میکند که به هدف اجابت برسد. مابین اذان و اقامه باز حال توجه، به خدا است.
بعد از اذان و اقامه حال توجه، به خدا است. قبل از صلوۀ، و موقع تکبیر «الله اکبر» توجه به خدا است. نمازت که تمام شد، هنوز منقطع نشدهای و به این زودی، توجهت به خدا گرفته نشده است؛ شیطان به این زودی نمیتواند توجه به خدا را از تو بگیرد.
با خدا درد دل کن و گرههایت را به او بگو
در تمام این حالات یک چیز دارد و او حال داعی است و آنچه که در دعا اثر اساسی دارد نیز همین توجه تامّ داعی به خداوند است. یعنی دعا که لقلقه زبان نیست، یک حالت اتصال به معبود است. میگوید همین که سیم متصل شد، از این فرصت استفاده کن! از همان حال خودت بهره بگیر! از این حالت خوبت که متوجه خدا شدهای، استفاده کن! همانجا درد دلها و گرههایت را با خدا در میان بگذار. ببین چطور جواب میدهد! اگر مؤثر نبود؟! آنچه که در تمام این موارد مشترک است این است که تمام عملهایی را که مطرح میکند، برای یک حالت توجه به معبود را ایجاد میکند.
-----------------------------------------
منبع: پایگاه اطلاع رسانی آیت الله شیخ مجتبی تهرانی
نظر شما